فرهنگ و حیات جامعه

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها

از این پس قرار است با بحث های فرهنگی در خدمت دوستان باشیم آنگونه که در آغاز شروع کار این وبلاگ قول داده بودیم

این سری از بحث ها مربوط به نقش فرهنگ در ساختار فضای عمومی جامعه است که در سلسله بحث هایی به آن خواهیم پرداخت

اینک بخش اول این مجموعه را میخوانید:

فرهنگ چه نقشی در ساختار فضای عمومی جامعه دارد؟(1)

فرهنگ دارای تعاریف متعددی از دید اندیشمندان مختلف می باشد اما آنکه اینجانب آن را اختیار کردم عبارتست از عاملی که به زندگی انسان معنا و جهت می دهد بنابر این تعریف هر چیزی که در زندگی نقشی ایفا می کند گرچه کوچک باشد همانند طریقه سلام دادن باز هم در مقوله فرهنگ جای می گیرد.

فرهنگ همانند هوایی است که تنفس می کنیم و همانند آب و غذایی که می خوریم و می آشامیم و خانه ای که در آن زندگی می کنیم. فرهنگ در جامعه همانند خون در رگ انسان است اگر آن خون سالم نباشد گرچه موجب حیاط بدن است ولی مرگ تدریجی انسان را رقم می زند و در حالی که به شادی و خوشگذارنی به طور ناگهانی فوت می کند ولی اگر سالم باشد نه تنها حیات بدن را رقم می زند بلکه انسان را به طور ناگهانی و تدریجی ضعیف و درمانده نمی کند و کار خود را به درستی انجام می دهد

حال اگر در جامعه فرهنگ آن جامعه درست و صحیح باشد و تقلید صرف و تعصب کورکورانه نسبت به عقاید پیشینیان نباشد آن جامعه هر روز پیشرفت خواهد کرد چه در زمینه علمی،صنعتی، فرهنگی و حتی معنوی چون دارای ستونی محکم و بنایی استوار است که درست را از نادرست تشخیص می دهد و مردمان سرزمینش را راهنمایی می کند

و اگر فرهنگ جامعه شکل گرفته باشد از تعصب نسبت به سنت های پیشین و پیروی کورکورانه از فرهنگ ها و آداب و رسوم دیگر در مقابل مسائل و اتفاقات جدید همانند موجودی بی دفاع خواهد بود که آسیب پذیر است و با یک ضربه نا چیز (که به جنگ نرم تعبیر می شود البته با توضیحاتی اضافی) از همه جهت متاثر خواهد شد و مبدل خواهد شد به ملتی مستعمره و بی دفاع یعنی ملتی که هویت و اساس شخصیت خود را می بازد

بعد از توضیحات مذکور بر آن شدیم تا نقش اساسی و ضروری و بنیادی فرهنگ را در فضای عمومی جامعه بررسی کنیم:

مطالب بعدی در شماره بعدی...