فرهنگ و حیات جامعه(1)
در ابتدا باید اشاره کنم که مواردی که ذکر می کنم شاید بی ارتباط با فرهنگ به نظر آید اما در واقع همه مواردی که ذکر خواهد شد جزئی از فرهنگ اصیل اسلامی است که باید به طور کامل در جامعه اجرا شود.
1-اولین ضرورت، عبارتست از ضرورت زندگی عاقلانه و انسانی
همانگونه که گفتیم فرهنگ زندگی را می سازد و نحوه زندگی مردم نیز هم از رفتار جامعه و مردم دیگر اثر می پذیرد و هم اثر می گذارد. زندگی عاقلانه که به آن اشاره کردیم عبارتست از زندگی ای که مبنای معیشت و زندگی مردم رفتار عقلانی و انسانی باشد اگر این دو مولفه جایگاه خود را به خوبی در زندگی همه مردم باز کند آن وقت است که دیگر تبعیض طبقاتی و فخر فروشی را شاهد نخواهیم بود اگر بخواهم مصداقی بحث کنم مثلا یک مرد ثروتمند را فرض کنید که دارای ثروت فراوانی است و در کنار او مردمی فقیر و بی بضاعت زندگی می کنند اگر او هم عقلانی و هم انسانی رفتار کند نه تنها ثروتش را به رخ مردم مستضعف نمی کشد بلکه در جهت رفع نیاز های آن ها تلاش می کند مثلا انفاق می کند یا به آن ها از طریق پنهانی اموال ضروری آن ها را می رساند اگر دقت کنید این همان کاری است که ائمه ما انجام می دادند و در روایات نیز تاکید فراوانی بر انفاق مال در راه نیازمندان و عدم فخر فروشی شده است.
این دو عنصر یعنی عقلانیت و انسانیت ضامن بقای زندگی سالم و انسانی در جامعه است و اگر این دو عنصر جایگاه خود را از دست دهد و یا مورد بی توجهی قرار گیرد شاهد آن خواهیم بود که مردم جامعه ای به خاطر داشتن یک ماشین مدل بالا یا لباسی گران قیمت فخر فروشی خواهند کرد و مردم زیر دست خود را به خاطر عدم داشتن چنین لباس هایی تحقیر خواهند کرد در حالی که ما می دانیم تنها ملاک برتری انسانی از دیگری تنها و تنها تقواست نه چیز دیگر و صرف داشتن ماشین مدل بالا و امثال این چنین چیز هایی برتری نمی آورد.
((نبی اکرم فرمودند: هیچ فضیلتی برای عرب بر عجم و برای عجم بر عرب نیست مگر به تقوا))
موارد بعدی در شماره بعدی... منتظر بمانید...
ای کاش شما هم از وبلاگ بنده بازدید کرده و در باره نوشته هایم نظر داده و رای بدهید.